English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visual display unit U واحد نمایش دیداری
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visual display U نمایش بصری
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
display unit U واحد نمایشگر
display unit U واحد نمایش
data display unit U واحد داده نما
video display unit U واحد نمایش تصویری
visual U دیداری
visual U بصری
visual U دیدنی
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual U با چشم
visual U دیدی
visual U وابسته به دید
Visual C U محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual U درمعرض دید
visual yellow U زرد بینایی
visual agnosia U ادراک پریشی دیداری
visual aids U کمکهای بصری
visual aids U دیدافزار
visual cliff U پرتگاه دیداری
visual aid U اسلاید
visual adaptation U انطباق دیداری
visual aid U نقشه
visual purple U ارغوان بینایی
visual communication U ارتباط بصری
visual aid U چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual check U مقابله بصری
visual check U مقابله دیداری
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual control U کنترل دید
visual axis U محور بینایی
visual aphasia U زبان پریشی دیداری
visual communication U مخابره بصری
visual hallucination U توهم دیداری
visual span U فراخنای دیداری
visual arts U هنرهای دیدنی
visual acuity U تیزی بینایی
visual type U سنخ دیداری
visual identification U شناسایی بصری
visual identification U تشخیص بصری
visual focusing U تمرکز دیداری
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight U پرواز بصری
visual fixation U تثبیت دیداری
visual fire U تیر مستقیم
visual elevation U فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation U افت بصری گلوله
visual angle U زاویه دید
visual field U میدان دید
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
visual induction U القاء دیداری
visual interaction U کنش متقابل بصری
visual range U حیطه دید
visual signal U علایم بصری
visual signal U علامت بصری
visual scanner U پیماینده تصویری
visual projection U فرافکنی دیداری
visual perception U ادراک دیداری
visual page U صفحه تصویری
visual organization U سازمان دیداری
visual obstruction U مانع دید
visual observation U دیدبانی بصری
visual observation U دیدبانی با چشم
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
visual arts U هنرهای بصری
audio visual U سمعی بصری
audio-visual U سمعی وبصری
audio visual U اموزش سمعی وبصری
audio visual U سمعی وبصری
audio visual U دید و شنودی
audio-visual U دید و شنودی
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
audio-visual U سمعی بصری
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
display U ویترین
display U اشکارکردن نمایش
display U نشان دادن ابراز کردن
display U نمایش دادن
c display U ارائه سی
display U نمایشگری
display U اشکار کردن
display U تظاهر
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U نمایاندن
display U نمایشگر صفحه نمایش
display U جلوه نمایاندن
display U در معرض نمایش
display U نمایش
d display U ارائه دی
display U ارائه
display U نشان دادن اطلاعات
p display U ارائه پی
f display U ارائه اف
b display U ارائه ب
n display U ارائه ان
self display U جلوه گری
i display U ارائهای
g display U ارائه جی
j display U ارائه جی
h display U ارائه اچ
k display U ارائه کی
m display U ارائه ام
l display U ارائه ال
self display U خودنمایی
teletype display U نمایش تله تایپ
data display U داده نما
formatted display U نمایش شکل یافته
display device U دستگاه نمایش
marching display U وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
menu display U روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
data display U داده نمایی
teletype display U نمایش تایپ راه دور
vector display U نمایش برداری
display console U کنسول نمایش
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display cycle U چرخه نمایش
display surface U سطح نمایش
display foreground U پیش نمای تصویر
display highlighting U جلوه دادن تصویر
display image U نمای تصویر
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display background U زمینه نمایش
graphics display U نمایش گرافیکی
display type U نوع نمایش
display tube U لامپ نمایشگر
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display terminal U ترمینال نمایش
display adapter U اداپتور صفحه نمایش
display terminal U پایانه نمایشگر
display architecture U معماری نمایشی
display menu U فهرست نمایش
message display U نمایشپیغام
colour display U نمایشرنگ
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
backlit display U واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
raster display U نمایش محل تصویر
function display U نمایشگرتابع
raster display U صفحه نمایش شبکهای
digital display U صفحهنمایشعددی
display setting U تنظیمصفحهنمایش
simultaneous display U نمایش سیمولتانه
display cabinet U بوفه
situation display U صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
affect display U نمایش عاطفه
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
display console U پیشانه نمایشگر
plasma display U نمایش پلاسما
pyrotechnic display U اتش بازی
backlit display U صفحه نمایش پشت نور
plasma display U نمایشگرپلاسمایی
text display U نمایشگرمتن
gas plasma display U صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
touch sensitive display U صفحه نمایش حساس لمسی
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
full page display U نمایش تمام صفحه
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
range bearing display U ارائه بی
flat panel display U صفحه نمایش مسطح
row number display U نمایشگرتعدادرجها
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
language display button U دکمهنمایشگر
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
ibm /a display adapter U IBاداپتور نمایش A/4158
graphic display resolution U وضوح نمایش گرافیکی
dial-type display U نمایشصفحهاعداد
digital frequency display U شمارهتکرارنمایش
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
graphic display mode U مد نمایش گرافیکی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
aperture/exposure value display U دهانهنمایشیمقدارنمایش
character mapped display U نمایش طرح دخشهای
plasma panel display U وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
monochrome display adapter U اداپتور نمایش تک رنگ
alarm threshold display button U دکمهنمایشسرحدهشدار
data display illumination button U دکمهنمایشگراطلاعات
To assert oneself . To display ones merit . U خودی را نشان دادن
glass-fronted display cabinet U بوفه
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display U equipment
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
unit U واحد
unit U یکه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com